من
من كه تصويري ندارم در نگاه هيچكس
خوب شد هرگز نبودم تكيه گاه هيچكس
كاش فنجاني نسازد كوزه گر از خاك من
تا نيفتد در دلم فال سياه هيچ كس
بهترين تقدير گلها چيدن و پژمردن است
سعي كن هرگز نباشي دلبخواه هيچكس
نظرات شما عزیزان:
حرف را بايد زد
درد را بايد گفت
سخن از مهر من و جور تو نيست
سخن از تو
و متلاشي شدن دوستي است
و عبث بودن پندار سرورآور مهر
درد را بايد گفت
سخن از مهر من و جور تو نيست
سخن از تو
و متلاشي شدن دوستي است
و عبث بودن پندار سرورآور مهر
بگذآر سُوکت قآنون زندگی مَن بآشد…
وَقتی وآژِه هآ دَرد را نِمی فَهمند….
وَقتی وآژِه هآ دَرد را نِمی فَهمند….
هر بار که کودکانه دست کسی را گرفتم گم شدم... آنقدر که در من هراس گرفتن دست هست هراس گم شدن نیست!
در یک لحظه تمام شد
او رفت...
دو کلمه ای که معنای زندگی ام را برای همیشه تغییر داد . . .
پاسخ:ايوووول