ما هم بهاري داشتيم...
روزگاري ما چو گلها يك نگاري داشتيم
...
اين چنين خار نبوديم اعتباري داشتيم
..
اي كه ميبيني مرا اندر خزان با قد خم
.
اين زمستان را نبين ماهم بهاري داشتيم
رو سنگ قبرم بنویس تنهاترین تنها منم
روزگاري ما چو گلها يك نگاري داشتيم
...
اين چنين خار نبوديم اعتباري داشتيم
..
اي كه ميبيني مرا اندر خزان با قد خم
.
اين زمستان را نبين ماهم بهاري داشتيم
من كه تصويري ندارم در نگاه هيچكس
خوب شد هرگز نبودم تكيه گاه هيچكس
كاش فنجاني نسازد كوزه گر از خاك من
تا نيفتد در دلم فال سياه هيچ كس
بهترين تقدير گلها چيدن و پژمردن است
سعي كن هرگز نباشي دلبخواه هيچكس